♥♥


از تمام ِ زندگی دلم به لحظه ای خوش است که بی اختیار ، بین ِ "نفس کشیدن در خانه ِ تو" و "دل سپردن تا آخر ِ عمر به آنچه قلب ِ احمقم میگفت "، نفس کشیدن ِ کنار ِ تو را انتخاب کردم
همان جایی که با وجود دلی که از سینه بیرون میزد
خانه ات را خواستم
و نفس کشیدن حوالی ضریحت...

حالا این روزها اگر من هستم
اگر وقتی حالِ این دل خوب است
وقتی حال ِ همین دل ِ دیوانه بد است
هروقت گرفته
هروقت شکسته
هروقت تنگ است
آسوده سرم را تکیه دهم به دیوار های خانه ات و برایت حرف بزنم
فقط نگاه ِ تو بود که در بندم کرده بود...


آقا
عاشقانه هایم با شما در همین دوکلمه خلاصه میشود
دوستت دارم...


از طرف ِ دختری که همیشه برایش پدری کردی...

 

+ هیچوقت نخواهم تونست به مخیله ام بگنجونم که جایی زندگی کنه که حرم نباشه!
و هیچوقت نخواهم فهمید که چطور میشه بی حرم، نفس کشید...


+ تاریخ دوشنبه 93/6/17ساعت 10:19 عصر نویسنده تسنیم | نظر